۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

دگردیسی اعتراضات و خواسته ها




































از همان روز 23 خرداد که اعتراضات مردم آغاز شد همه ی خردورزان تاکید داشتند که باید به حرف مردم گوش کرد و به درد دلشان رسید و پیش بینی می کردند که در صورت عدم پاسخ گویی مسوولان امر , نه تنها خواسته های مردم فراموش نخواهد شد بلکه بسته به شدت سرکوب آنها رنگ خواسته ها و اعتراضات هم عوض خواهد شد . دو ماه گذشته به روشنی نشان داد که این نظر کاملا درست است و با سرکوب هرچه بیشتر مردم شکل و موضوع اعتراضات مردم هم تغییر می کند .

ابتدا مردم در اعتراضات خود می گفتند که : " رای من کجاست ؟ " چندی بعد پرسش تبدیل شد به ارزویی خشن تر: " مرگ بر دیکتاتور " و دستوری بدون امکان سازش : " احمدی , استعفا , استعفا " روند سرکوبی و خشونت نیروهای دولتی با همان شدت روزهای اول ادامه پیدا کرد , مردمی که در ابتدا خس و خاشاک نامیده شده بودند عامل بیگانه و اغتشاش گر و مزدور و شکست خورده نامیده شدند تا کار به آنجا برسد که مردم بگویند : " مجتبی , بمیری , رهبری رو نبینی ( یا نگیری ) " اما پیام آشکار وقایع باز هم به گوشها نرسید تا این بار فشار روحی ناشی از پخش اعترافات ابطحی و عطریانفر شعار مردم را بدین گونه تغییر دهد : " خامنه ای قاتله , ولایتش باطله " .

با افشای خبر تجاوز به اغلب بازداشت شدگان ( زن و مرد ) کار چنان بالا گرفت که شد آنچه که نباید می شد و بخشی از بدنه ی نظام درخواست تشکیل جلسه ی مجلس خبرگان را دادند به منظور بررسی صلاحیت رهبر . به این ترتیب جهت خشم مردم خیلی سریع از محصولی به ا.ن و از او به مجتبی خامنه و پس از آن بدون هیچ درنگی به نوک هرم یعنی به سمت خود رهبر تغییر مسیر داد .

بر اساس این ضرب المثل معروف ایرانی که می گوید : " جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری منفعت است " هم اکنون هم گویا درها برای بازگشت باز هستند و می توان با گردشی منطقی از مواضع اشتباه , آب رفته را تا حدودی به جوی بازگرداند .

اما آنچه که تاریخ ثابت کرده این است که طبیعت اقتدار گرایی با منطق چندان سازگار نیست , بویژه آن که این مسیر را 20 سال بدون منازع رفته باشی و 20 سال مشق اقتدار گرایی و تمامیت خواهی کرده باشی .

سخنرانی رهبر در نخستین نماز جمعه ی پس از انتخابات گویای این واقعیت تلخ بود که رهبر اکنون کسی غیر از خودش را نمی بیند . من اینگونه خواستم , رییس جمهور به افکار من نزدیک تر از بقیه است , من خوشحال شدم و . . . .

هرچند که انتصاب صادق لاریجانی که به هر حال در جبهه ای مقابل ا.ن قرار دارد قدمی به سمت کنترل طیف افسار گسیخته و بی ترمز هواداران رییس جمهور انتصابی است اما به نظر می رسد که اقداماتی عملی تر و اجرایی تر لازم است تا بتوان روند رو به گسترش مخالفتهای بخش بزرگی از ایرانیان ( مردم عادی و سیاستمداران و علمای مذهبی ) را ساکت کرد .

آیا این گردش و این تحول بروز خواهد کرد ؟


منبع عکس :

۳ نظر:

خاکستر گفت...

سلام
آب که چه عرض کنم...شیلنگو تا ته کرده توی لونه مورچه ها
بازم بهم سر بزن
به امید آزادی سبز

بصیر گفت...

سلام، لطفاً خبرهایی که از سایت های فیلتر شده در ایران را لینک می کنید، به طور کامل در وبلاگ قرار دهید. چرا که خیلی ها مانند من توانایی عبور از فیلتریگ بی حد و حصر حکومت کودتا را ندارند. با تشکر
درود بر موسوی، درود بر رهروان سبز امید

ناشناس گفت...

ولی باید حواسمون جمع باشه. مبادا که فکر کنند میتونند مسیر این حرکت رو با ترفندهای این چنینی عوض منند. کسی که صادق لاریجانی رو منتصب میکنه همونیه که دستور قتل و عام میده.
پاینده باشی