۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

آن سبو شکست و آن پیمانه ریخت






















سلام

نظامهای استبدادی از آنجایی که تمامی امکانات کشور را بسیج می کنند برای تامین منافع یک یا فقط چند نفر و در این رهگذر حقوق همه ی مردم را پایمال و نابود می کنند مواجهه با اعتراضات مردمی برایشان امری عادی و قابل پیش بینی است . از این رو همواره خودشان را آماده ی رویارویی با این مشکل می کنند .

در سالهای قبل هم درگیری مردم با جمهوری اسلامی را در مقاطع مختلف دیده و شنیده بودیم و وجه اشتراک همه ی این درگیری ها سرکوب شدید و بی گذشت همه ی معترضین از طرف نظام بوده است .

بازداشت و محرومیت از حقوق اجتماعی و محاکمه و شکنجه و تجاوز و اعدام و قتلهای شبانه در تمامی این درگیری ها ابزار محبوب نظام برای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه بوده است . هم اکنون هم در اعتراضات پس از انتخابات 22 خرداد همه ی این جلوه ها را در رفتار نظام بوضوح می بینیم , اما این بار یک تفاوت بزرگ با دفعه های قبل به وجود آمده است .

درگذشته بازداشت غیر قانونی بود , شکنجه بود , تجاوز بود و اعدام هم به وفور . اما پس از افتادن آبها از آسیاب تنها راهی که برای آسیب دیدگان وجود داشت خزیدن به کنج تنهایی بود یا فرار از سرزمین مادری .

اما امروز می بینیم که همزمان با گسترش خشونت در نظام که با شلیک مستقیم به مردم در حال اعتراض در خیابانها به نقطه ی اوج خود رسید ( من تصور نمی کنم مرحله ی بالاتری از سرکوب باقی مانده باشد ) شهامت و شجاعت هم در میان مردم به بالاترین مراحل خود رسیده است .

اینکه خبرگزاری های دولتی ایران که تا یک ماه پیش به کلی منکر هر دستگیری یا شکنجه و قتل و خونریزی و تجاوزی می شدند و مطرح کننده ی آنرا هم مرتد و مهدور الدم خطاب می کردند , خودشان اعلام کنند که در کهریزک چه ها که اتفاق نیافتاده و با خانواده های شهدا گفت و گو کنند و با آسیب دیدگان و شکنجه شده ها مصاحبه ی تلویزیونی انجام شود و در پی همه ی اینها اعلام شود که صدها مورد شکایت از نیروی انتظامی به دستگاه قضایی رسیده نشان از این واقعیت خوشایند دارد که دیگر آن ممه را لولو برد . دیگر گذشت روزگاری که دودمان شخص دستگیر شده را به باد می دادند و طرف از ترس صدایش در نمی آمد .

دیگر مردم ایران خودشان را در محاصره ی قوای دولتی تنها و بی پناه نمی بینند . دنیا امروز از جنبش سبز حمایت می کند و صدای مظلومیت ملت ستم دیده ی این کشور به گوش همه رسیده و دیگر حمایت زیر جلکی قدرتهای بزرگ نمی تواند همانند سال 67 دلگرمی نظام برای سرکوب گسترده ی مردم باشد . دیگر بهترین دوست دولت ما گدای سرکوچه است ( هوگو چاوز ) . نظام از هم اکنون باید بداند که همدلی ایجاد شده در مردم دقیقا همانی است که در سال 57 بود . در سالهای گذشته هرگز ندیده بودیم که نیروهای اوپوزسیون خارج از کشور این طور همراه و هم صدا و یکپارچه از جنبش مدنی ایران دفاع کنند و مردم در پی مشتی که به صورتشان می خورد بجای فرار به شخص مهاجم اعتراض کنند . عکسی که در بالا می بینید به وضوح اثبات گر همین مدعا است . مردمی که از اتوبوس پیاده شده اند ( زن و مرد ) بدون ذره ای ترس و وحشت به ماموران خطرناک نظام حمله برده اند تا از هموطنشان دفاع کنند .

دیگر گذشت آن روزگار . آن سبو شکست و آن پیمانه ریخت . سحر نزدیک است .

** ( به این عکس علاقه ی خاصی دارم . هر از گاهی بازش می کنم و با لذت هرچه تمامتر دقایقی نگاهش می کنم . برایم بسیار امیدبخش است . )

۱۱ نظر:

reza گفت...

سلام خسته نباشید به امید آزادی همه عزیزانمان از بند دولت کودتاچي.
در اين شب ها عزيز دعا براي آزادي اين عزيزان فراموش نشود

جامعه مجازی جوانان اصلاح طلب گفت...

با سلام
رسانه آقا عزت به دليل گسترش ابزار ارتباط جمعي توانايي تحريف اخبار را ندارد و تحريف و تغيير اخبار باعث رسوايي بيش از پيش عوامل كودتا مي شود. وگرنه آنها ذره اي دلشان براي ملت نمي سوزد
.
مطلب خواندني بود. دست شما درد نكند.
به اميد پيروزي جنبش دموكراسي خواهي ملت

reza گفت...

salam shoma link shodi shad va sabz bashid.

dariush گفت...

با درود همینگونه است ترس مفهوم سابق خود را ندارد همانگونه که اعترافها خنده دار شده راست نوشتی عکس قشنگی است با دست خالی با کیسه خرید و با فریاد انسوی کار با باطوم و ... این نشان شکست استبداد و پبروزی مردم است

سبزانديش گفت...

سلام
تحيل دقيقي بود. از توجه شما به جزئيات لذت ميبرم.
به اميد اينكه اسلام ايراني شود و نه ايران اسلامي.
موفق باشيد

ناشناس گفت...

salam hamshahri,
matlabe jalebi bood.
agar maiel boodid khoshhal mishim tabadol link dashte bashim

reza گفت...

کابوس روز قدس يوروش و دستگيريهای تازه

فرید صلواتی گفت...

اشکان عزیز.و ممنون از حضور سبزت .مطلب زیبا و خوبت را خواندم و واقعیتها را بسیار زیبا بیان داشتی و باید بگویم که من واقعا این شرایطی که در این جامعه در این ماههای اخیر پیش آمده است را به فال نیک می گیرم .باید سالها پیش این اتفاقات می افتاد تا این ملت بدون مطالعه کمی آگاه شوند .چقدر امثال بازرگانها و طالقانیها فریاد زدند و این موارد را گفتند ولی این مرم احساسی سرشان گرم احساساتشان بود .ممنون که مرا به خواندن مطلب زیبایت دعوتم کردی.

فرید صلواتی گفت...

اشکان عزیز سلام.ایشان هم اکنون دوران نقاهت بعد از عمل را می کذرانند.ممنون از لطفت

Behzad Fathi گفت...

سلام اشکان جان،

مطلب خیلی‌ خوب و جالبی‌ نوشتی‌. این عکس هم واقعا خیلی‌ تاثیر گذار است، چرا که این شیرزنان ایرانی‌ هستن که برای نجات فرزندانشان با دست خالی‌ به جنگ وطن فروشان می‌‌روند. ایران تا ابد به دختران خود می‌‌بالد.

بصیر گفت...

سلام، آن چه بیش از پیش دراین فرآیند ملی حائز اهمیت بود، شکسته شدن قبح و مقام مقدس مأبان در مملکت گل و بلبل بود. شکستی که خرده هایش به چشم کسانی فرو رفت که خود را در هاله ای از اعتماد مردم در سایه ای از رعب و وحشت می دیدند. اعتمادی که اطمینان آنان را به حکومت نئواسلامیشان بیشتر می کرد.
اما بار دیگر این مردم بودند که نشان دادند زیرک تر از این ها هستند و خفایای پنهان اذهان آقایان و آقازاده ها را بهتر از ایشان درمی یابند.
این عامل در کنار موردی که شما بدان اشاره کردید شالوده ای را برهم زد که امروز همگان برپوشالی بودن آن انگشت حقارت نشان کرده اند.
درود بر رهروان راه سبز امید، درود بر موسوی