۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

نقش اهریمن نابکار در همه چیز






















در وبلاگ یکی از دوستان ( شب بارانی ) مطلب جالبی خواندم با این مضمون که اگر به این فرض محال فکر کنیم که خدا نیست و هیچ وقت نبوده چه واکنشهایی خواهیم داشت ؟ حسرتها و ترسها و خلع های بوجود آمده جالب خواهند بود .

من به ذهنم رسید که حق با ایشان است . ما ارزش هر پدیده ای را بر اساس منافع خودمان می سنجیم . حتی موضوع بودن یا نبودن خدا هم بلافاصله فکر ما را به دنبال آنچه که انجام داده یا نداده ایم می برد و نه چیز دیگری .

در همین راستا موضوع جالبی یادم آمد . همواره یکی از ایراداتی که وعاظ شیعی به شکل نه چندان منصفانه و صحیح به آیین زرتشت مطرح می کنند این است که زرتشتیان دوگانه پرست هستند و خدای خوبی ( اورمزد ) و خدای بدی ( اهریمن ) را می پرستند . حال آنکه پرستش اهریمن امری دور از ذهن و غیر ممکن به نظر می رسد . اگر به اندیشه ی زرتشتیان مراجعه کنید می بینید که از آنجایی که یزدان پاک را سرچشمه ی همه ی خوبی ها می دانند بدی ها و پلیدی های دنیا را از اهریمن بدکردار می دانند و این به معنی پرستش او نیست . حال آنکه این هم اصل قضیه نیست .

چند سال پیش به مطلبی برخوردم از یکی از بزرگان ادبی . ایشان توضیح زیبایی داشتند در این رابطه :

" بر اساس اندیشه ی زرتشت چون هر آنچه که در دنیا هست زاییده ی آفرینش خداوند بزرگ است و خدا همیشه سرچشمه ی نیکی هاست اصولا بد در دنیا وجود ندارد . بلکه این ما انسانها هستیم که بر اساس منافع خودمان پدیده های طبیعی را ارزش گذاری کرده و خیر و شر می نامیم . "

اگر باران نبارد و خشک سالی شود برای ما بد است . محصولمان می خشکد و با کم آبی مواجه می شویم . پس می گوییم که این بد و اهریمنی است . حال آنکه طبیعت توازن خودش را به خوبی حفظ می کند , اگر اینجا کم بارید در جای دیگری بیشتر می بارد و جبران می شود . اگر گرم باشد می گوییم اهریمنی است حال آنکه در نقطه ی دیگری سرد تر است و تعادل حفظ می شود . این ما هستیم که همه چیز را با سنگ منافع خودمان می سنجیم .

ریشه ی این تقسیم پدیده ها به دو گروه خیر و شر به کیش میترایی باز می گردد که قدیمی تر از آیین زرتشت است و بسیار خرافاتی . در دوره ی ساسانی که نظام حکومتی تصمیم گرفت حکومت اعتقادی و سیاست دینی داشته باشد ناچار شد آیین زرتشت را به شکلی تغییر دهد که هماهنگ با خواسته ها و نیازهای حکومتی اش باشد . باید اعتقاد به گونه ای طراحی می شد که بتوان با آن مردم را به بند کشید و 435 سال بر آنان حکومت کرد .

پس چاره ی کار را در آن دیدند که که خرافات کیش میترایی را وارد آیین زرتشت کنند و ملغمه ای بوجود آورند تا روحانیون را بر اندیشه ی مردم سوار کند و آن شد که به ناگاه الاهه های مختلف سر برآوردند . الاهه ی آب , الاهه ی زمین , الاهه ی خورشید و صد البته اهریمن نابکار که هرچه بدی پیش آمد بشود گردن او انداخت .

اگر اهریمن باشد دیگر گناه گرسنگی و فقر و بیماری و هجوم دشمن و سرکوب مخالفان و غیره به عهده ی اوست نه شخص دیکتاتور و جماعت چاپلوس و فرصت طلب اطرافش .

در این حالت همه چیز تبدیل می شود به قضا و قدر . قضا و قدر هم که از قدرت ما خارج است و خودش خود به خود اتفاق می افتد . پس شما از شاهنشاه بزرگ نخواهید که در برابر دشمن متجاوز از کشور دفاع کند .

از ایشان نخواهید که با اوضاع نابسامان اقتصادی بجنگد و در فکر اصلاح امور باشد . پدیده اهریمنی است و آنچه که از ما بر می آید دعا کردن است و بس .

جالب آنجاست که اینها آنقدر تکرار می شوند که کم کم خود بوجود آورندگانش هم باورشان می کنند . مثل شاه سلطان حسین صفوی که وقتی اشرف افغان شهر به شهر جلو می آمد و در حال تصرف کامل ایران و قتل عام مردم بود به جای آنکه چاره ای بیندیشد و مقاومت و مقابله ای بکند آش نذری و حلوای سحر آمیز می پخت و جادو و جنبل می کرد و دعای ندبه می خواند برای نابودی اشرف . سرانجام هم تاج و تخت و همه ی زنان و چشمانش را تقدیم کرد که باز هم کم بود و بعد از کوتاه زمانی کشتندش .

امروز هم اگر مردم به جان آمده از ظلم و ستم اعتراضی می کنند هرگز کسی از حکام به ذهنش نمی رسد که چیستی و چرایی قضیه را بررسی کند . بلکه بلافاصله همان قالبهای قدیمی به کار گرفته می شوند . عامل دشمن , خودفروخته , خودباخته , جاسوس , معاند , برانداز و ... برچسبهایی هستند که آنقدر استفاده شده اند که دیگر خود استفاده کننده ها هم باورشان کرده اند .

اگر گرایش به مذهب دست پخت آقایان در میان نسل جوانی که از بدو تولدش جز دروغ نشنیده کم رنگ و ضعیف می شود علت در نحوه ی آموزش علوم انسانی جست و جو می شود و . . . .

این گونه است که امروز هم همه چیز به گردن اهریمن پلید انداخته می شود تا کسی احساس گناه و اشتباه نکند .

۳ نظر:

بهار گفت...

اينم حتما قسمت ما بوده كه انتخابات برگزار بشه و كسي كه ما ميخوايم رئيس جمهور نشه پس همش تقصيره اين قضا و قدره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

فرید صلواتی گفت...

اشکان عزیز سلام.ممنون از ابراز لطفی که به حقیر داشتید

Unknown گفت...

روح الله مان ( سلام الله عليه ) به پشتوانه اين ملت توي دهن دولت شاهنشاهي زد و آنجا ميزان راي ملت بود ، نه خواست فردي حضرت امام و تبعيت آن حضرت از خواست مردم آن كار بزرگ را تحقق بخشيد . حال ببينيد به كجا مي رويد ، يا بايد توان ايستادگي در برابر خواست مردم را در خود ايجاد كنيد كه نتيجتا توي دهني خوردن از اين ملت را تجربه خواهيد كرد ، يا محترمانه سرنوشت خود را پذيرفته و به كنج عزلتي رويد و از آن صرف نظر كنيد .