۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

سردار نقدی, نشانه ای از جنگ قدرتی سهمگین


سلام

می گویند تاریخ تکرار می شود . بیش از هزار سال قبل خلفای عباسی که مسیر دیکتاتوری را به تمامی طی کرده بودند آهسته آهسته اعتمادشان را نسبت به همه ی اطرافیان خود از دست دادند و نه ایرانی های دربارشان را محرم می دانستند و نه اعراب درگاه را . پس روی به غلامان ترک آوردند که هم بسیار قسی القلب و خشن بودند و هم بسی سرسپرده و بی اختیار .

امروز مقام عظمای ولایت هم به همین درد مبتلا شده اند . از در و دیوار و راست و چپ می ترسند و نگرانند . سپاه را همه کاره کرده و از آن هم می ترسند . پس روی به غلامان عرب آورده اند . در گارد ضد شورش از لبنانی ها استفاده می کنند و فرمانده ی بسیج هم عرب عراقی میشود .

]جالب است که پس از غارت همه جانبه ی منابع و دارایی های ایران برای رسیدگی به کشورهای جنگ زده ی اطراف مانند افغانستان و عراق و لبنان , حال نوبت پستها و جایگاههای مدیریتی کشور است که قربانی بازیهای سیاسی و جنگ قدرت رهبران کشور شوند . احتمالا از این به بعد هر کدام از چریکهای لبنانی شرکت کننده در سرکوبهای خیابانی که درصد هوشش آنقدر باشد که زبان فارسی یاد بگیرد می تواند پست مدیریتی مهمی در کشور به دست آورد .[

از روزهای ابتدایی اعتراضات خیابانی مردم , من بر این باور بودم که با گذر زمان حرارت اعتراضات به سردی خواهد گرایید که یک روند طبیعی و قابل پیش بینی بود . با این حال به پایان کار نظام امیدوار بودم . چون باور داشتم که آنچه که پایان نظام را رقم خواهد زد نه اعتراضات مردمی که جنگ قدرت ویرانگر ناشی از یکدست کردن فضای سیاسی کشور خواهد بود . جناح اصلاح گرا ( چپ ) کلا از صحنه محو شد و در پی این فرآیند جناح راست به دو شقه شد . راست سنتی که قدیمی هایی مانند عسگر اولادی و طبسی و ناطق نوری و ... بودند و راست جدید که به طور خلاصه طیف ا.ن می شود نامیدش . در طی 4 سال اخیر راست قدیم ضعیف و ضعیف تر شد تا راست جدید روز به روز قوی تر شود . حالا که راست قدیم هم برخلاف تصور خودشان ( که هنوز خود را صاحب قدرت می دانند ) کلا به کناری افتاده نوبت راست جدید است که دچار شکاف شود . اما این بار دیگر از دو شقه شدن خبری نیست که راست جدید احتمالا ریش ریش خواهد شد .

با روی کار آمدن ا.ن پروژه ی سپردن کل کشور به سپاه پاسداران برای حفظ قدرت رهبری پیاده شد . گویا امروز آهسته آهسته روندی پیش آمده که منافع طیفی از سپاه با منافع رهبری تداخل پیدا کرده است یا پیش بینی می شود که در آینده پیدا کند .

دستور رهبر مبنی بر کنار گذاشتن رحیم مشایی و در صحنه ماندن وی با یک پست من در آوردی ( ریاست نهاد ریاست جمهوری ) نشان از آن دارد که دیگر اراده ی رهبر بالاترین اراده ی موجود کشور نیست . از طرفی سخنان اخیر سردار جعفری که خطاب به مراجع گفته که ساکت باشند نشان از آن دارد که سپاه می خواهد از تمام قدرتش برای کنار زدن هر رقیبی استفاده کند , حتی اگر این رقیب علما باشند . ممکن است بعد از علما این غول زورمند دامن پدر خودش را بگیرد که گفته اند :

یکی بچه گرگ می پرورید********** چو پرورده شد خواجه را بر درید

پس به همین دلیل رهبر در برابر سپاه از آخرین اسلحه ی باقی مانده که بسیج باشد می خواهد استفاده کند . یک غلام عراقی ( و به احتمال زیاد بعثی ) را فرمانده ی بسیج می کند تا گوش به فرمان و آماده ی دفاع از حریم ولایت باشد .

اما از طرفی این ننگ بزرگ که یک عراقی در راس نهادی قرار گیرد که اوج افتخارش دفاع از ایران در برابر تجاوز عراق بوده می تواند لطمه ی سنگینی به این آخرین چاره ی رهبر بزند .

( در آن صورت وضعیتی بر کشور حاکم می شود که دیگر حامیان خارجی همچون آمریکا هم نخواهند توانست در راستای منافع خود نظام را به همین شکل نگه دارند .)

از همه ی این نشانه ها می توان دریافت که پیش بینی یاد شده در حال تحقق یافتن است و جنگ قدرت در رده های بالا کار را به جای باریک کشانده و روشن شدن وضعیت نهایی نظام را نزدیک می کند .

باید صبر کرد و آینده را دید .

۲۹ نظر:

نوید گفت...

navid hastam az webloge irane sabz. az inke man ra link kardid sepasgozaram.shoma niz link shodid. maghaleye niku va kheradmandanei bud. tabrik va ahsant.

میبد سبز گفت...

تو این جنگ قدرت خدا به داد مردم برسه

ناشناس گفت...

سلام چی بگیم که گفتن مان درد مدام است هنوز؟؟؟ ممنون که به طنزیات ما سر میزنی تا چند دقیقه دیگه ÷ست جدید مینویسم

ناشناس گفت...

سلام.مطلب جالبي بود. ولي خوب بود هرنوع جنگ قدرتي رو نقدميكرديد مگر زمان اصلاحات نبود ؟مگر همين جنگ قدرت انهارازمين نزد؟ اصلاح طلبان به خطا دنبال دلايل شكست خوددرتقلب مي گردند انها به خودباختند .همين كروبي كه اين روزها رام شده بزرگترين خيانتهارابه جريان خود مرتكب شد اورا ورفتار وحرفهايش را درمقابله با اصلاح طلبان حتي تاروزهاي اخر انتخابات مرور كنيد. طبيعت قدرت همين است هركس به قدرت برسد همين است.

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

13آبان روز پیروزی دیگر
برخیز هموطن

فريد صلواتي گفت...

اشكان عزيز سلام .از تذكراتي كه به متن من داديد سپاسگذارم .متن زيبايت را خواندم به موضوع مهم و حياتي اشاره كردي .راست مي گوييد ولي ناگفته نماند كه باديد در اين كشور اين اتفافات بيفتد كه اين مردم ديگر آنقدر به حكومت مذهبي وابسته نباشند .در اوائل امثال دكتر شريعتي و طالقاني و بازرگان و ديگر روشنفكران اين كشور همين ها را گفتند ولي اين ملت در باده احساسات غوطه ور بودند

خاکستر گفت...

سلام اشکان جان
مطلب جالبی رو بیان کردی که خواندنش برای من خالی از لطف نبود...
من با سپاه و وارد شدنش مشکل داشتم و دارم حالا که وارد اقتصاد شده ممکنه عواقب بدی را به دنبال داشته باشه باید ایستاد و نظاره کرد که چه سرنوشتی برای ایران رقم میخوره...

راستی من آپ کردم...

به امید ازادی سبز...

سبز های شهر اراک گفت...

درود بر اشکان عزیز

از اینکه کمی دیر خدمت رسیدم ببخشید
در رابطه با دستگاه اموی ولایت فقیه باید به عرض برسونم که :
درخیابان آذربایجان / پاستور، مجتمع عظیم خلافت و ریاست جمهوری و در شمال غربی این مجتمع قصر خلیفه دوران، نایب امام زمان، خاقان بن میرزا جواد، سلطان بن آن بیچاره سید فقیر پائین خیابانی تبریزی ملقب به حسینی خامنه‌ای، صاحب خاتم ولایت مطلقه، حاکم ابدمدت تا ظهور حضرت، امپراتور ملک پاسبان، صاحب آستان خورشید نشان، امام صبح و عصر و سلطان بر و بحر حضرت سید الانام السید علی الحسینی الخامنه‌ای سر سلسله آل پائین خیابانی قرار دارد. در این قصر البته از شرابخواری خبری نیست( حداقل در ظاهر ) اما در مقابل هم خلیفه و هم طبیب مخصوصش دکتر علی‌اکبر خان ولایتی رستم آبادی و حضرت محمدی گلپایگانی رئیس دیوان انطباعات مقام ولایت (دارای همسر انگلیسی) از سرسپردگان دولت «کوکنار»ند و به جای مجالس شراب یزیدی، محافل آتش افیونی برپا می‌کنند. . یزید اهل موسیقی بود، آقای ما هم قبل از آسیب دیدن دستشان چنگی به دو تار خراسانی می‌زد و دلبسته رباب و تار و آواز خوش مغنیان دوران طاغوت بود و ریتم لس آنجلسی نیز گهگاه در وجود حضرتش رعشه‌ای خوش را ایجاد می‌کند. یزید به ساخت و ساز علاقمند بود، مقام ولایت نیز نه تنها به ساخت و ساز آن هم از نوع سودآورش در دارالخلافه و نیز مسقط الرأس ملوکانه یعنی مشهد علاقمند است بلکه میلیاردها دلار از بیت‌المال را جهت خانه و مجتمع مسکونی‌سازی در جزیره خریداری شده در ونزوئلا و بازسازی جنوب لبنان و خانه سازی در نیکاراگوا و... صرف فرموده است. آقازاده بزرگشان آقا مصطفی نیز با سرمایه‌گذاری 400 میلیونی در افریقای جنوبی شهرک سازی کرده‌اند.
سلطان اموی یزید، به ظواهر دین بسیار توجه داشت، جانشین نیم خراسانی او نیز نماز را اول وقت می‌خواند، سالی 8 بار در نماز جمعه ظاهر می‌شود، خطیب خوبی است و تصویر مار را بر دیوار چنان زیبا و رنگارنگ می‌کشد که ادیب لغت دانی چون پدر عروسشان جناب آقای دکتر غلامعلی حداد عادل، به دیدن جمال مار مصوّر به قلم مقام ولایت مثل زلیخا به جای انار معرفت، انگشت حواله به تیغ تظاهر می‌برد.
اگر حاشیه تخت خلافت یزید را جمعی از خدا بی‌خبران و مداحان و سرسپردگان و فاسقان و فاجران گرفته بودند و عساکرش با داشتن حکم کشتن و بستن و شکنجه کردن از خلیفه الله، عرض و ناموس مردم را حرمت نمی‌نهادند، در روزگار جانشین قدرقدرت او نیز فاجران و فاسقانی از نوع اصغر حجازی، حسین تائب، احمد وحید، علی فلاحیان، سعید مرتضوی، قربان علی دری نجف‌آبادی ملقب به ماست‌بند، محمد محمدی ریشهری، محمود احمدی‌نژاد، محمدعلی جعفری ملقب به عزیز دیوونه، احمد خاتمی ملقب به گوریل، احمد جنتی ملقب به خولی، حسن فیروزآبادی مشهور به ابن زیاد و... در مجلس نایب امام زمان قدر می‌بینند و بر صدر می‌نشینند. در جریان کودتای اخیر البته ولیعهد حضرت والا آقا مجتبی ملقب به عقیم نقش کارگردانی را عهده‌دار بودند . شباهتها حقاً چشمگیر است، انسان حیرت می‌کند که چگونه انسانهائی با هزار و سیصد سال فاصله عین سیبی (البته ازگیل مناسبتر است) هستند که از میان قاچش کرده باشند. البته تفاوتهای کم و بیشی در عملکرد و منش وجود دارد. یزید اگر قضات زمان را می‌خرید حداقل قاضیانی بودند که اسم و رسمی داشتند و حکمشان در بلاد اسلام جاری بود. اما قضات مورد مرحمت یزید بن جواد از نوع مرتضوی و حداد و سید محمود هاشمی شاهرودی ملقب به بی‌عرضه و عباسعلی علی‌زاده فاسدند. یزید سردارانی مثل ابن زیاد و شمر بن ذی‌الجوشن داشت که در عین قساوت شجاعت هم داشتند. در میانشان نیز حر بن یزید ریاحی پیدا می‌شد که تیغ به روی اهل بیت نمی‌کشید. ابن زیاد سید علی آقا بشکه‌ای 200 کیلوئی است که به جز شکمش جائی را نمی‌بیند و شمرش هم از روی بام به قلب «ندا» گلوله می‌زند. حُرّ دستگاهش هم مثل علی فضلی با یک توپ و تشر و فریاد جا می‌زند و به غلط کردن می‌افتد. یزید دومین خلیفه از سلسله‌ای بود که جوانمردانی چون عمر بن عبدالعزیز هم در آن ظاهر شدند، سلسله سید علی آقا اما وارثانی از نوع مروان حمار دارد و پیداست که خلافت به آنها نخواهد رسید و یزیدبن جواد در همین چند هفته اخیر، آینده سلسله‌اش را دود کرد و به هوا فرستاد. یزید خود را منتسب به خاندان نبوت و اهل بیت نمی‌کرد. همه می‌دانستند کیست، جدش که بوده و خاندانش را تا هفت پشت اهالی ولایت اسلام می‌شناختند. سید ما اما به جواد ختم می‌شود و با خودش پایان خواهد گرفت...

از اینکه زیاده روی شد پوزش مرا بپذیر
سبز اندیش باشیدو
به امید پیروزی

سبزانديش گفت...

سلام. من با درستي يا نادرستي عراقي بودن يا بعثي بودن نقدي كار ندارم. اما اينكه رويه رهبر از استراتزي حكومت بر قلوب و مهرباني و لطافت عاشقانه و عارفانه در دهه اول انقلاب به اعمال قدرت بر اساس سرنيزه و قدرت نظامي و زور و جباريت طي بيست سال گذشته تغيير كرده كاملا واضح است. يعني همان چيزي كه يك نمونه تاريخي برايش مطرح كرديد و نمونه‌هاي ديگر بسياري نيز دارد و جالب آنكه نتيجه مشابهي نيز داشته و دارد و اين نتيجه ممكن است دير يا زود داشته باشد ولي حتمي است. علاوه بر شاهدي كه شما از قضيه مشايي آورديد مي‌توان به روابط كاملا سرد رهبر با رفسنجاني اشاره كرد كه به روشني مشكل دارند و به احتمال فراوان اين مشكل از نقض تعهد يك طرف ناشي شده. اگر نقش رفسنجاني را در ماجراي تعيين رهبر بدانيد خواهيد فهميد كه اين پيمان شكني از كداميك بوده. فقط يك لحضه تصور كنيد رهبر فعلي فردا فوت كند. چه اتفاقي مي‌افتد؟ خوب اين اتفاقات در نهايت خواهد افتاد. متاسفانه پايه دموكراسي ديني در كشور به درستي گذاشته نشد يا به عبارتي ناقص گذاشته شد و از نوعي استبداد در دامان نوع ديگري افتاديم. عاقبت كار نيز حتي بقول شما بدون اعتراضات مردمي نيز همان عاقبت تاريخي خواهد بود. ممكن است شما اين عاقبت را ببينيد يا ممكن است فرزندتان ببيند. موفق باشيد

ایلیا گفت...

حاصل عشق کلاغ و مترسک ویرانی مزرعس
افتادم به جون مملکت ول کنم نیستن
من هم به پروژهیک دست سازی امید بسیاری دارم از همین حالا میشه ریشه اختلاف رو دید دوست من

mehdi گفت...

به امید خدا نابودی این رژیم نزدیک است.
به امید خدا پیروزی نزدیک است.
منم آپ کردم بعد از یه مدت دوری.
خوشحال میشم به من سر بزنی

مجيد عشقي گفت...

سلام خوبي خيلي عالي بود استفاده كردم مرسي از مطلبي كه گذاشتي بازم به من سر بزن

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

آپم:

با زم خــــــــــــــــــــــبر :

نواندیش سبز گفت...

سلام به وب پربازدید و پر نظرت غبطه میخورم...البته بیشتر این موفقیت را مرهون تحلیل های دقیقت هستی.
بله با تو موافقم که سپاه هم اکنون همچون اسم چموشی شده که کنترلش حتی از دست صاحبش هم خارج شده و روزی او را از پشت زین قدرت به شدت پایین پرتاب خواهد کرد.خطر سپاه هم اکنون از خطر ولی فقیه زمان بیشتر است .کاش میشد این غده سرطانی را که هم اکنون در تمام سلول های خاک وطن ریشه دوانده و در حال رشد است را از ریشه کند.مداوای این درد بس دشوار است اما امکان پذیر...موفق باشی دوست عزیزم

محسن گفت...

سلام با تیتر(( نخواب وقتی که هم بغضت به زنجیره ))آپم .
موافقم من شما رو لینک کردم
اگه لینکم کردی خبر بده

ziya گفت...

سلام
حکومت از هز طرف که میرود در بن بست
گیر کرده است.
از همین رو سرکوب عریان را برای حفظ خود گزیده است.
پس نه تنها شقه شدنهای داخلی/ حکومت را به طرف نابودی میبرد/بلکه خطر در اصل از جانب مردم است حتا بدان حد که در مقابل بیگانگان هر امتیازی میدهد تا با سکوت و عدم مخالفت انها
بتواند با سرکوب داخلی چند صباحی به عمر ننگین خود ادامه دهد.

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.
سلام دوست خوبم عالی بود عالی.
درود.

ناشناس گفت...

و قربانيان اين وسط كه همه چيزشون را ميبازند

نوید گفت...

az inke be webe man amadid va dar morede sardar talaee nazar dadid mamnunam.

سردبیر نارنج سبز سیاسی اجتماعی گفت...

سلام
این بار فیلتر نشدی ناقلا
خیلی خوشحالم از حالت فبلتر درآمدی
اما باز خدا را شکر که در بلاگ های خارجی مینویسی اگه در بلاگفا بودی پدرت در امده بود
باز هم از دین شما خوشحال میشم
باز هم سر بزن

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

بازم آپم :

اخبـــــــــــــــــــار جـــــــــــــــد یـــــــــد:

محسن گفت...

سلام ببخشید دیر شد شما رو لینک کردم مرسی از لطفتون

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

یه داستان واقعی که واقعا اشکمو در آورد .

علیرضا گفت...

با سلام دوست گرامی

وقتی حکومتی اساس کار خود بر حذف بگذارد در نهایت خود در استبداد هلاک خواهد شد. این قانون تکامل و توحید است. حال بگذار هر روز این حلقه تنگتر شود تا گلوی آخرین بازمانده را بفشارد. با این قانون طبیعت نمی شود مقابله کرد بهرام که خود گور می گرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟ حال یک عراقی فرمانده بسیج باشد چه فرقی می کند مگر ایرانی اش چه گلی بر سر ملت خود زده است حداقل می شود ادعا کرد که یک بیگانه هموطنم را کشت نه آن بدتر از بیگانه بنام هموطن.

reza گفت...

سلام .نام و چهره کودتا چیان را به خاطر بسپارید. آنها متهم به جنايت عيله بشريت

هستند. شاخه هاي رسانه اي

مرگ بر ديكتاتور گفت...

سلام دوست عزيز،
در نمايش قدرت حاضر ،سپاه نقش اصلي را دارد كه رد پايش را در هر زمينه اي مي توان يافت.در حقيقت سپاه مبدل به مافيايي قدرتمند شده كه افسار مملكت را چه در موارد اقتصادي و چه در سياست هاي درون و برون مرزي به دست گرفته.
آنچه كه خودتان بهتر از هر سخن ديگري در اين باب مطرح ساختيد :
یکی بچه گرگ می پرورید/ چو پرورده شد خواجه را بر درید
ممنون از تحليل خوبتان
موفق باشيد و سبزانديش

معید گفت...

به نام خدا

این همه نقد و حرفهای سیاسی به نطر من حرکت رو به جلو نداره ... هر کدومشون هرکاری دوست دارن بکنن ..
قدرت مجازی دست اونهاست !

قدرت مطلق از آن خداست

گاهی وقتی تحلیل هاتون رو می‏خونم احساس می‏کنم چقدر تحت فشاریم و تنها !

بله دارن خون ملت را در شیشه می‏کنند اما تنها نیستیم !


یا علی

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

باز هم منتظری نشان داد که حلال زاده ترین است : نيروهاى مسلح سل احشان را د ر مقابل دشمن بگيرند نه مردم//حفظ نظام يك واجب نفسى نيست

ناشناس گفت...

سخنرانی حضرت آیت الله العظمی صانعی در اراک

مجلس سوگواری و سخنرانی همراه با قرائت دعای ملکوتی کمیل شب جمعه 23 مهر 88 بعد از نماز مغرب و عشاء در دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی واقع در اراک - خيابان ادب جوـ مقابل مدرسه آيت الله طالقاني ـ پلاک 8877 برقرار می باشد