دیروز تولد 40 سالگی علی تاجرنیا نماینده ی سابق مردم مشهد در مجلس به اصطلاح اسلامی بود که هم اکنون در زندان اوین خدا می داند در چه وضعی نگهداری می شود . دیشب خانواده ی علی آقا به همراه خانواده ی سایر زندانیان و جمعی از مردم نترس تر در برابر زندان اوین جمع شده و برای ایشان جشن تولدی ترتیب داده بودند با کیک و موسیقی و کادو و شربت .
4 فرزند علی تاجرنیا خوش بوده اند و خوشحال از روز تولد پدری که فعلا نیست . صاحبان قدرت با خود چه فکر می کنند که چنین مردم را آزار می دهند ؟ آیا حقیقتا مرگی برای این افراد قابل تصور نیست ؟ اگر هست و آنها هم از این دنیا خواهند رفت طول زندگیشان چقدر خواهد بود ؟ آیت اله جنتی و خامنه ای و مصباح یزدی و سایرین به چند سال زندگی دیگر امیدوارند ؟ مگر چقدر دیگر از عمر هر کدام اینها مانده که برای همین چهار صباح این چنین از روی زندگی و خون مردم عبور می کنند تا بر سر قدرت باشند و حکومت کنند و ثروتشان را فزونی بخشند ؟ آیا 3, 4 یا نهایتا 10 سال باقی مانده از عمر بسیار طولانی آیت اله جنتی در موضع قدرت تا این حد به او خوش خواهد گذشت ؟ آیا خامنه ای هم اکنون غرق در لذت زندگی می کند ؟ در پشت دیوارهای قطور با تدابیر شدید امنیتی و در سایه ی نفرت مردم و با دستهای به خون آلوده آنقدر زندگی اینان کامیاب و خوش و فرح بخش است ؟ اگر خامنه ای همچون مهاتما گاندی , مارتین لوتر کینگ , اولاف پالمه , خانم بی نظیر بوتو و بسیاری رهبران مردمی دیگر دلسوز مردم بود و با مردم و در میان مردم زندگی می کرد خوشحال تر و راضی تر نبود ؟ صد البته که همه ی این بزرگان یاد شده و اغلب آنهای دیگر به تیر ترور کشته شدند اما چه باک که عمری را به سربلندی گذراندند و مرگی درخور و شایسته و با عزت و افتخار آنها را برای مردمشان جاودانه کرد و شدند سمبل و نشانه و نمونه برای جوانان نسل بعد کشورشان و دنیا .
در سالهای مبارزه و نخست وزیری دکتر مصدق , دستگاه سلطنت و بعد از کودتای 28 مرداد نزدیکان آیت الله کاشانی بسیاری از عواملشان را به خیابانها ریختند و بر علیه مصدق شعار دادند و اعدام او را خواستند . اما پس از دستگیری و محاکمه و تبعید , پیرمرد خسته و دل شکسته به املاکش رفت و حتی یکی از آن همه راهپیمایان عربده جو و سینه چاک سراغ وی را هم نگرفت تا فریادی بزند و اعتراضی بکند . چه رسد به آن که بخواهد وی را بکشد . چون بد نکرده بود که بد ببیند از مردم .
اما امروز کدامیک از دولتمردان ما که از قضا ادعای محبوبیت بی پایان هم دارند می توانند و جرات آن را دارند که در خیابانها ظاهر شوند ؟
رییس جمهور ما مدعی است 24 میلیون رای آورده و اعتراضات را هم به مزدوران خارجی و خودفروخته ها نسبت می دهد و آنهارا خس و خاشاک می نامد , اما فاصله ی پاستور تا بهارستان را با هلی کوپتر می رود برای مراسم تحلیف . کجا هستند 24 میلیونی که ترا خواستند ؟ مگر تو نبودی که می گفتی با خودروی شخصی ام که مدل دهه ی70 میلادی است بدون تجملات و تشریفات میروم سر کار ؟ چه شد ؟ پژوی 504 شد هلی کوپتر ؟ آیا از وضع موجود راضی و خشنود هستی آقای به اصطلاح رییس جمهور ؟ آیا اوج آمال و آرزوی تو همین حبس در قفس امنیتی بود ؟ 4 سال دیگر که به کار این دستهای پشت پرده نیامدی و از درون قفس امنیتی بیرون گذاشته شدی می خواهی چه کنی ؟
کاش می دانستند . کاش کمی می اندیشیدند . کاش میدیدند و می شنیدند . اما افسوس که قدرت مانند خاک طلای سرزمینهای افسانه ای افراد را ثروت مند می کند اما کوری و کری هم برایشان به ارمغان می آورد .زمانی در می یابند که دیگر دیر است . خیلی دیر .
۱۲ نظر:
سلام عزيز
مثل هميشه عالي بود از كم سعادتي ام خيلي وقت بود بهتون سر نزده بودم
مطالبتون مثل قبل جالب و تامل برانگيز بود
ممنون خبرم كرديد عزيز
[خنده]
فقط همین رو در جواب می تونم بگم
فقط یک سری مالزی مسلمون رو با کشورهای متوسط اروپا مقایسه کن
فراموش کردی دوره ی شکوه تمدن اسلامی از قرن 2 هجری تا 6 هجری؟
از خواب بیدار شو برادر...شیر خورشید پای در بند رو هم کردی سبز پای در بند!!!؟!!
از گورستان باستانی ایران بیا بیرون
قرائت های متفاوت در زرتشتی گری و مسیحیت و یهودیت نیست؟؟؟!!!!!!!!!
مشکل ما در جامعه مجازی ایران این هست که هرکسی بدون مطالعه بلند
شده وبلاگ زده و هرچی رو که تونسته در مورد اظهار نظر کرده
در ضمن...اگر اسلام ارثیه ی اجباری هست...چرا اینقدر ارتداد زیاد شده؟
چرا من دین رو با عقل انتخاب کردم؟
یک کم فکر کن...یک کم
دوست عزیز آقای رضا اسدی . خشم فراوانی که در لابلای کلمات شما موج میزند و استفاده از عبارات نسبتا توهین آمیز نشان از تعصب فراوان شما دارد و همیشه تعصب نشانه ی خامی است . کسی که با تعقل و مطالعه چیزی را انتخاب کند هرگز تعصب کور بر روی آن نخواهد داشت . در رابطه با مالزی فرمودید . غیر از مالزی دیگر کجا را دارید ؟ مثال دومی هم بزنید . مالزی هم اگر پیشرفتی کرد در سایه ی بیرون گذاشتن تعصب و سیاست منهای دین بود . شکوه تمدن اسلامی در دوره هایی که فرموده بودید در کدام سرزمینها بود ؟ در عربستان بود یا در کشورهایی که میراث یک فرهنگ کامل را از قبل از هجوم اسلام به ارث برده بودند ؟ مانند ایران و قلمروی امپراطوری روم شرقی ؟ ضمنا رد مورد گورستان باستانی فرمودید. من دوباره خواندم مطلبی را که برایتان نوشته بودم . در هیچ کجای آن از شکوه ایران باستان نگفته بودم . نمی دانم این عبارت را در پاسخ به کدام بخش گفته بودید .
وقتی شما به دین من توهین می کنید...به نظر شما باید با شادی و خوشحالی جواب بدهم؟
اولا بنده معتقد به جدایی دین از
سیاست هستم.مسیحیت هم وقتی توانست
دین را از سیاست جدا کند به پیشرفت رسید...بنده از قصد مالزی و ترکیه را مثال زدم.
زیرا آنها مردمی مسلمان دارند.ولی حکومتشان سکولار هست
پس اشکال شما به اسلام بر نمی گرده
به دخالت دین در سیاست بر میگرده
نه اسلام...نبود سکولاریسم سیاسی مشکله
نه اسلام...سخت نیست فهمیدنش
ایراد شما به اسلام کاملا نا جوانمردانه است برادر...
در ضمن..بهتره به قدرت و وسعت ایران
در زمان سامانی و در زمان سلجوقی
نگاه کنید...به قدرت امپراطوری آندلس مسلمانان...امپراطوری فاطمیان مصر...خلفای حاکم بر بغداد...
چه نظامی ...چه سیاسی و چه علمی
و چه اقتصادی خیلی قویتر بودند
اگر اختلافات داخلی عباسیان با خوارزمشاهیان ترک تبار نبود آن تمدن
سقوط نمی کرد
بهتون توصیه می کنم تاریخ بخونید
اولا از تغییر لحن و کم شدن التهاب شما خوشحالم . دوما من نظرم را گفتم و توهین نکردم . فضای وبلاگ شما فضای آگاهی و مطالعه و معلومات است ( بر خلاف وبلاگ من که گویا شما فضای بی سوادی را در آن احساس کردید ) در این فضا من مخاطب احساس می کنم که می توانم نظرم را بگویم و در مقابل از نظرات دیگران بهره مند شوم . اگر برداشتم اشتباه بود پوزش می خواهم .
در پاسخ به پرسش من مبنی بر دومین کشور مسلمان پیشرفته , ترکیه را نام بردید . ترکیه کشور مناسبی برای مثال زدن نیست . همواره در طی سالهای اخیر استانبول یکی از دو شهر ناامن دنیا بوده و هست . از لحاظ صنعتی و اقتصادی در شرایط نامساعدی هستند و به لحاظ فرهنگی هم گلی به سر جهان اسلام نزده و نخواهند زد .
در رابطه با مطالعه ی تاریخ , بخش عمده ی مطالعه ی من در 15 سال اخیر تاریخ بوده است . اما چشم , بیشتر می خوانم . اما طبق آنچه که تا کنون خوانده ام هرگز این نتیجه گیری به ذهن من نرسیده که اگر قلمروی سامانیان یا سلجوقیان وسعتی داشته از صدقه سری اسلام بوده . چون اصول کشور گشایی مبتنی بر خشونت و قتل عام و چه وچه است , نه نماز و روزه و مطالعه ی قرآن . به ویژه حکومتهایی نظیر حکومت سلجوقیان و خوارزمشاهیان که ترکان مهاجم بودند نه افتخار ایران محسوب می شوند و نه افتخار اسلام . پادشاهانی عیاش و خونخوار که در حکومتهای ترک آن روزگار به لطف خشونت ذاتی و بی رحمی و جاه طلبی شان قلمروشان را گسترش می دادند چندان قابلیت عرضه ندارند . بویژه که این افراد مشخصه ی بارز شخصیتیشان همجس باز بودنشان است و مسلمان نباید همجنس باز باشد . پس افراد سالمتری را برای مثال زدن پیدا کنید .
در رابطه با سقوط خوارزمشاهیان هم که فرموده بودید اختلافشان با عباسیان باعث و بانی اش بود با کمال تاسف با نظر شما مخالفم . اشتباهات سلطان خونخوار محمد خوارزمشاه که حتی مردم شهرهای سرزمین خودش را هم قتل عام می کرد دلیل عمده ی سقوط بود . به امید خدا مقاله ای در این مورد با استناد به نوشته های خانم دکتر شیرین بیانی و دکتر عبدالحسین زرین کوب برایتان خواهم نوشت .
اول اینکه به نظرم ما در همون دوران ترکها فقط وزیر باهوش و درایت ایرانی داشتیم و در واقع رشد و توسعه ی اقتصادی-سیاسی افتخارش
برای خودمان هست
در ضمن...مگه در دوره سامانی و دیلمی
ما ترک حاکم بر خود داشتیم؟
خیلی نژادی فکر می کنی
عضدالدوله دیلمی و اقداماتش در توسعه ی همه جانبه ی ایران رو میدونی؟
امیر اسماعیل سامانی چی؟
در ضمن مگه شاهان قبل از اسلام عیاشی نمی کردند؟یزدگرد سوم زاهد بود یا عارف؟..داریوش سوم هخامنشی؟ و کیقباد با حرم سرای 70 دختر اش در دوره ساسانی چی؟
2-3 مثال کوروش و داریوش که دردی
رو دوا نمی کنه
-------------------
در مورد مسئله ی ترکیه باید بگم
همین ترکیه با وجود مشکلاتی که ارتش
مستبدش براش بوجود آورد و با اینکه
از نظر منابع خیلی وضع بدی داره
و با اینکه اروپا بخاطر مسائل نژادی
قومی رابطه ی خوبی باهاش نداره
قطعا وضعش از پرتغال و لهستان و اسپانیا و صربستان و هلند خیلی بهتره
--------------------
به نظرم تعصب شما در ایراد گرفتن
به دوره ی بعد از اسلام خیلی بیشتر
از تعصب من به دین ام هست
لعنت بر پدر و مادر کسی که در این محل آشغال بریزد!!!!!!!!!!!!!!
خواهش می کنم اگر در این مقاله من ، در انتقادهایی که من می کنم تلخی وجود دارد،این تلخی را بر من ببخشید اگر معتقدید و می بینید که درونش حقیقت است.
به نام خداوند عادل و حکیم
آنقدر در رنجم از این بی عدالتی ها !
نا در این کشور بلکه در تمام جهان
کاش هم مردم جهان دغدغه عدالت میداشتند !
ممنون که به ما سر زدید
یا علی
بحث با مذهبی ها همیشه به بیراهه می ورد . چون وقتی در استدلال با مشکل مواجه می شوند هرگز به خودشان اجازه نمی دهند که منطق را بپذیرند یا بیشتر مطالعه و تعمق کنند . بلکه سفسطه و انحراف جریان مباحثه را پیش می کشند تا مبادا حرف حق به کرسی بنشیند . در تمامی کلمات و جملاتی که من برای شما نوشتم هرگز کلامی از ایران قبل از اسلام ننوشتم و شما مرا به اقامت در گورستان باستانی ایران متهم کردید ( در حالی که شما در همان مطلب خودتان از منشور حقوق بشر کورش و غیره گفته بودید ) هرگز از هیچ کدام از پادشاهان قبل از اسلام مثال و نمونه نیاوردم که شما می گویید کورش و داریوش برای مثال کافی نیستند و یزدگرد سوم عابد و زاهد نبود . قطعا من هم به اندازه ی شما می دانم که دین سیاسی با ساسانیان آن کرد که امروز با ولایت مداران و اعتقاداتشان می کند . در رابطه با ترکیه فرمودید که وضعش از هلند و اسپانیا بهتر است باید عرض کنم که اسپانیا همواره در سالهای اخیر یکی از 10 اقتصاد برتر دنیا بوده است و هلند هم شرایط اقتصادی بسیار مساعدی دارد . می دانید که بزرگترین تولید و صادر کننده ی گل جهان است .
در رابطه با فتوحات و وسعت قلمروی اسلامی !!!! در دوران سلجوقی فرموده بودید که پاسخ دادم کشور گشایی حاصل جنایت و قتل عام و خونریزی است و افتخاری ندارد که شما از وزرای آنها یاد می کنید . در مورد تفکر نژادی من گفته بودید که قضاوتی نمی کنم , اما پاسخم به شما به این مضمون بود که این سلسله هایی که شما نام بردید هیچ کدام قابلیت افتخار زایی برای اسلام ندارند ( بنا به دلایلی که ذکر شد ) . کلیت جهان اسلام را در قیاس با سایر دنیا قرار بود مقیسه کنیم که شما از شاهان عصر دیلمی گفتید و من ارتباط این دو را نتوانستم پیدا کنم . در کلام خودم هم تعصبی ندیدم , چون تعصب با دلیل و منطق همخوانی ندارد که من هر آنچه گفتم استدلال بود و بر پایه ی منطق . نه اهانت کردم نه تندی , نه به بیراهه رفتم نه سفسطه کردم . اصراری در حقنه کردن اعتقادم به شما یا هیچ کس دیگری ندارم . هر آنچه که گفتم فقط در پاسخ به عبارت توهین آمیز شما مبنی بر ناآگاهی هر آنکس که از اسلام خرده ای بگیرد بود که بدانید اینگونه نیست .
مقاله ای را که وعده داده بودم در رابطه با سلطان محمد خوارزمشاه تا یکی دو روز دیگر آماده می کنم و تقدیم به شما در وبلاگ قرار می دهم . در هر موردی هم که دوست داشتید حاضرم با شما مناظره کنم , اما بی سفسسطه و بدون پراکنده گویی . پیروز باشید .
اشکان عزیزم سلام .
مرا از بابت اینکه نظر کمتر میگذارم ببخش .و در ضمن حق را هم به شما میدهم .ولی چکنم که آنقدر زمان سریع می گذرد که همین که بیایم و لطف شما دوستان عزیز را که برایم به یادگار می گذارید بخوانم و همینطور مطالب خوب وبلاگتان را.ناگهان میبینم که ساعت شده است یک نصفه شب .ولی این را بدان که تمام مطالب را یک به یک و نقطه به نقطه می خوانم.در مورد مطلب اخیری که در وبلاگتان نوشتید .بگویم که آنقدر ساده و روان که انسان احساس می کند که چقدر با مطالب شما آشناست .کاش همه دوستان دنیای مجازی اینگونه بنویسند که خوانندگان عامی هم به این دنیای مجازی وارد شوند .برایت آرزوی موفقیت می کنم .طاعاتتان قبول حق
ببخشيد كسي كه تركيه را( كه در اينكه شكوفا ميتواند بشود و در ان ترديد نيست) با هلند و اسپانيا و پرتقال برابري ميدهد دو حالت دارد يا نقشه نميداند و يا سر كلاس جغرافي بمانند من كه از سر كلاس حساب هندسه در ميرفتم در رفته و نميداند چي به چي هست و يا اينكه پان ترك است حال هر كدام از اين دو را بپذيريم ميشود گفتگو را ادامه داد اين نژاد پرستي و از اين حرفهاي هم كه براي اروپايي ها ميزنند تنها همان تركها و كمي هم الباني ها ميزنند شگفتا كه ايرانيان در باره نژاد پرستي اروپايي تنها شنيده اند ولي انها كه در انجا زندگي ميكنند چيزي نميگويند يك نمونه و بس از نژاد پرستي الماني ها كه ريس حزب سبزها كه در كنار اف - د - پ- سومين حزب بزرگ المان است يك ترك است و دومين نژاد پرستي انها اينكه چند تن از نمايندگان بوندس تاگ هم ترك و ويتنامي و عرب هستند عجب نژاد پرست هاي بدي حالا ببينيم در ايران اوصاع چگونه است
ارسال یک نظر